سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که به بلایى سخت دچار است چندان به دعا نیاز ندارد تا بى بلایى که بلایش در انتظار است . [نهج البلاغه]
دل نوشته
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» آیات امامت وخلافت درقرآن

آیه انذار

اکنون آیات مربوط به خلافت و امامت را مورد بررسى قرار مى‏دهیم‏تا روشن شود قرآن کدام‏یک از دو نظریه را تایید مى‏کند، اینک‏تفصیل موضوع:

1- آیه انذار نزدیکان

وحى الهى در کوه حرا بر قلب پیامبر نازل گردید و او را به‏مقام نبوت و رسالت مفتخر ساخت رسالتى که باید در سطح جهانى‏پیاده گردد، و تمام ملل روى زمین، زیر پرچم آئین اسلام درآیند.

فرشته وحى هرچند او را به مقام رسالت مفتخر ساخت، ولى نقطه‏شروع کار و وقت تبلیغ رسالت را براى مردم معین نکرد، از این‏نظر پیامبر به مدت سه سال از دعوت عمومى، خوددارى نمود. تنهااز رهگذر تماسهاى خصوصى با افراد قابل و شایسته توانست گروه‏کمى را به آئین خویش هدایت کند.

پس از گذشت‏سه سال، پیک الهى فرا رسید، و فرمان داد که‏پیامبر دعوت همگانى خود را از طریق دعوت خویشاوندان و بستگان‏آغاز نماید و او را با آیه زیر مورد خطاب قرار داد و گفت:

(و انذر عشیرتک الاقربین واخفض جناحک لمن اتبعک من المؤمنین‏فان عصوک فقل انى برى مما تعملون) (1) .

«بستگان نزدیک خود را از عذاب الهى بیم ده، پر و بال پر مهرو مودت خود را بر سر افراد با ایمان پائین بیاور(و سبت‏به‏آنان ابراز علاقه و محبت کن)و اگر با تو از در مخالفت واردشوند، بگو من از کارهاى(بد)شما بیزارم‏» .

از این جهت پیامبر به على(ع)دستور داد که چهل و پنج نفر ازشخصیتهاى بزرگ بنى‏هاشم را براى ضیافت ناهار دعوت کند و غذائى‏از گوشت، همراه با شیر آماده سازد.

مهمانان همگى در وقت معین، به حضور پیامبر شتافتند و پس ازصرف غذا «ابولهب‏» عموى پیامبر با سخنان سبک خود، مجلس را ازآمادگى براى طرح سخن و تعقیب هدف برانداخت و مجلس بدون اخذنتیجه به پایان رسید و مهمانان پس از صرف غذا و شیر، خانه رسول‏خدا(ص)را ترک گفتند.

پیامبر تصمیم گرفت که فرداى آن روز ضیافت دیگرى ترتیب دهد وهمه آنان را جز «ابولهب‏» ، به خانه خود دعوت نماید. بازعلى(ع)به دستور پیامبر، غذا و شیر آماده نمود. و از شخصیتهاى‏برجسته و شناخته شده بنى‏هاشم براى صرف ناهار و استماع سخنان‏پیامبر، دعوت به عمل آورد.

مهمانان همگى در موعد مقرر به خانه پیامبر آمدند. وى پس ازصرف غذا در مجمع بزرگى که شخصیتهاى بنى‏هاشم، در آنجا گرد آمده‏بودند، براى دعوت خویشاوندان به آئین توحید و رسالت‏خویش بپاخاست و سخنان خود را چنین آغاز نمود:

«به راستى هیچ‏گاه راهنماى مردم، به آنان دروغ نمى‏گوید:

به خدائى که جز او خدائى نیست، من فرستاده او به سوى شما وعموم جهانیان هستم.

هان آگاه باشید همانگونه که مى‏خوابید، مى‏میرید، و همچنان که‏بیدار مى‏شوید(روز رستاخیز)زنده خواهید شد، نیکوکاران به پاداش‏اعمال و بدکاران به کیفر کردار خود مى‏رسند، و بهشت جاویدان‏براى نیکوکاران و دوزخ همیشگى براى بدکاران آماده است.

هیچ‏کس از مردم براى کسان خود، چیزى بهتر از آنچه من براى شماآورده‏ام، نیاورده است من خیر دنیا و آخرت براى شما آورده‏ام،خدایم به من فرمان داده که شما را به توحید و یگانگى وى ورسالت‏خویش دعوت کنم‏» .

آنگاه فرمود:

«فایکم یوازرنى على هذا الامر، على ان یکون اخى و وصیى وخلیفتى فیکم‏» .

«چه کسى از شما مرا در این راه کمک مى‏کند، تا برادر و وصى ونماینده من در میان شما باشد؟».

او این جمله را گفت و مقدارى مکث نمود تا ببیند کدام‏یک ازآنان به نداى او پاسخ مثبت مى‏گوید. در این موقع سکوت آمیخته بابهت و تحیر بر مجلس حکومت مى‏کرد و همگى سر به زیر افکنده و درفکر فرو رفته بودند.

ناگهان على(ع)که سن او در آن روز از 15 سال (2) تجاوز نمى‏کرد،سکوت را درهم شکست و برخاست و رو به پیامبر کرد و گفت: اى‏پیامبر خدا من تو را در این راه یارى مى‏کنم، سپس دست‏خود را به‏سوى پیامبر دراز کرد، تا دست او را به عنوان پیمان فداکارى‏بفشارد. در این موقع پیامبر دستور داد که على(ع)بنشیند و باردیگر گفتار خود را تکرار نمود. باز على(ع) برخاست و آمادگى خودرا اعلام کرد.

این بار نیز پیامبر به وى دستور داد که بنشیند، در مرتبه سوم‏نیز بسان دو مرتبه پیشین جز على(ع)کسى برنخاست، و تنها او بودکه پشتیبانى خود را از هدف مقدس پیامبر اعلام کرد، در این موقع‏پیامبر، دست‏خود را بر دست على(ع)زد و جمله تاریخى خود را درمجلس بزرگان بنى‏هاشم درباره على(ع)القاء نمود و فرمود:

«ان هذا اخى و وصیى و خلیفتى فیکم‏» (3) .

«هان اى‏خویشاوندان و بستگان من بدانید که على برادر و وصى و خلیفه من‏در میان شماست‏» .

بنا به نقل سیره حلبى، دو لفظ دیگر نیز افزود و گفت: «ووزیرى و وارثى‏» یعنى وزیر و وارث من نیز مى‏باشد.

از این راه نخستین وصى اسلام به وسیله آخرین سفیر الهى، درآغاز رسالت که هنوز جز گروه کمى به آئین وى نگرویده بود، تعیین‏گردید.

از این که پیامبر، نبوت خود و امامت على(ع)را همزمان اعلام‏کرد و روزى که به بستگان خود گفت: مردم. من پیامبر خدا هستم،همان روز نیز فرمود: که على(ع)وصى و جانشین من است، مى‏توان‏مقام و موقعیت امامت را به نحو روشن ارزیابى نمود. و این که‏این دو مقام از یکدیگر جدا نبوده، و همواره دومى مکمل برنامه‏رسالت است.

این حدیث در اصطلاح محدثان به حدیث «بدء الدعوه‏» یا«حدیث‏الدار» معروف است و دلالت آن بر ولایت و خلافت على(ع) پس ازرسول خدا(ص)روشن است و این مى‏رساند که از روز نخست، منصب امامت‏بسان نبوت، مقام تنصیصى است نه اختیارى و یا انتخابى. شگفت‏آوراین که برخى از مورخین حدیث رسول خدا(ص)را در تاریخ خود به نحوصحیح آورده ولى در بخش تفسیر دست‏به تحریف زده است.

محمد بن جریر طبرى(224 - 310)در تاریخ خود داستان گذشته رابه نحوى که نگاشتیم، آورده است (4) .

ولى آنگاه که در تفسیر خود به آیه 314 سوره شعراء مى‏رسد و برنقل شان نزول آیه مى‏پردازد، کلام پیامبر را تحریف مى‏کند ومى‏نویسد:

پیامبر رو به آنها کرد و چنین فرمود:

«فایکم یوازرنى على هذا الامر على ان یکون اخى و کذا وکذا» . و در حقیقت‏به جاى کلمه‏هاى «اخى و وصیى و خلیفتى‏»الفاظ کنائى به کار مى‏برد.

پس آنگاه که على(ع)پشتیبانى خود را از دعوت پیامبر ابرازکرد، در نقل کلام پیامبر تصرف کرده و مى‏نویسد: پیامبر فرمود:

«ان هذا اخى و کذا و کذا» .

این نوع تحریف در تاریخ فراوان است و روز به روز بر دامنه آن‏افزوده مى‏شود خصوصا که الان کتابهاى بزرگان در دست نشر و تجدیدچاپ است محققان مزدور آنچه که مربوط به تشیع و ولاى اهل‏بیت(علیهم السلام)است، در حد امکان حذف و یا تحریف مى‏کنند.

«ابن کثیر» شامى نیز در تفسیر خود به جاى پیروى از تاریخ‏طبرى، از تفسیر طبرى پیروى کرده و کلمات کنائى به کار برده‏است.

شگفت‏انگیزتر کار دکتر «هیکل‏» در کتاب «حیات محمد»(ص)است. او فقط به نقل جمله نخست اکتفاء کرده است و مى‏گوید:

پیامبر چنین گفت: «فایکم یوازرنى على هذا الامر على ان یکون‏اخى و وصیى و خلیفتى فیکم‏» . ولى جمله دوم را که پیامبر بعداز برخاستن على(ع)گفت، به کلى نقل نکرده است.

آنگاه که آن کتاب در جامعه مصر منتشر شد، خرده‏گیران متعصب،او را به خاطر نقل این حدیث‏حتى به صورت ناقص انتقاد کرده اوناچار شده که خشم خدا را بر برابر رضاى مردم بخرد از این جهت‏در چاپ دوم و چاپهاى بعدى هر دو جمله را حذف کرد، این است معنى‏روشنفکرى و آزادمنشى.

2 - آیه(انما ولیکم الله)

(انما ولیکم الله و رسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلوه‏و یوتون الزکوه و هم راکعون) (5).

«ولى شما، خدا و پیامبر او و کسانى هستند که ایمان دارند ونماز مى‏گزارند، و درحال رکوع زکات مى‏دهند» .

(و من یتول الله و رسوله و الذین آمنوا فان حزب الله هم‏الغالبون) (6) .

«هرکس خدا و فرستاده او و افراد با ایمان را ولى خود اتخاذکند، به راستى(پیروان)حزب الهى پیروزند» .

مفسران مى‏نویسند: سائلى وارد مسجد شد و درخواست کمک کرد، کسى‏چیزى به او نداد، امام على(ع)در حالى که در رکوع بود، با انگشت‏خود که انگشترى در آن بود، به فقیر اشاره کرد تا انگشترى را ازدست او درآورد، او نیز انجام داد و مسجد را ترک گفت.

در این موقع خبر به پیامبر(ص)رسید، او رو به درگاه الهى نمودو گفت: خدایا همان‏طور که براى موسى از خاندان خویش وزیرى معین‏نمودى، پروردگارا براى من نیز از اهل بیتم، وزیرى معین بفرما،در این لحظه فرشته وحى فرود آمد و آیه یاد شده را براى پیامبرخواند.

شان نزول آیه را به صورتى که نقل گردید، شخصیت‏برجسته‏اى ازصحابه مانند خود امام، ابن عباس، عمار، جابر، ابورافع، انس بن‏مالک و عبدالله بن سلامه نقل کرده‏اند (7) .

شیوه استدلال با این آیه بسیار روشن است، زیرا مقصود از ولى‏همان متصرف و سرپرست و آن کسى است که برخود انسان اولویت داردنه دوست. گواه این مطلب این است که ولایت را مقید به فردى کرده‏است که درحال رکوع صدقه مى‏دهد، و اگر مقصود از ولایت، دوست‏بود.

این اختصاص، به فردى اختصاص نداشت، زیرا همه مومنان به حکم‏آیه(والمومنون و المومنات بعضهم اولیاء بعض...) (8) .

از این جهت‏براى ولى در آیه معنائى جز همین ولى و سرپرست‏نیست.

خلاصه از این که آیه ولایت را بر سه نفر منحصر مى‏کند: خدا وپیامبر و کسانى که در حال رکوع صدقه مى‏دهند، حاکى از این است‏که این ولایت غیر از این ولایت عمومى همه مومنان نسبت‏به یکدیگراست و آن جز ولایت عامه و متصرف در امور کس دیگرى نیست.

حدیثى که در مورد امیر مومنان وارد شده است، موید این مطلب‏است پیامبر گرامى فرمود:

«یا على انت ولى کل مؤمن من بعدى‏» (9) .

«اى على، تو پس از من ولى هر فرد با ایمانى هستى‏» .

از این که لفظ «من بعدى‏» در حدیث آمده است، گواه بر این‏است که مقصود; زعامت و سرپرستى جامعه مسلمانان است و در حقیقت‏مقصود از ولى در آیه، همان اولى بودن است که در آیه‏اى در حق‏پیامبر وارد شده است چنانکه مى‏فرماید: (النبى اولى بالمؤمنین‏من انفسهم...) (10) .

«پیامبر به افراد با ایمان از جان آنها اولى و شایسته‏تراست‏» .

شکى نیست که پیامبر گرامى داراى مقاماتى بوده و از این طریق‏بر امت اولویت داشت، اینک این مقامات از نظر قرآن عبارتند از:

1 - قضاوت و داورى پیامبر چنانکه مى‏فرماید:(انا انزلنا الیک‏الکتاب بالحق لتحکم بین الناس بما اراک الله...) (11) .

«ما قرآن را بر تو به حق نازل کردیم تا در میان مردم باآنچه که خدا بر تو ارائه کرده است، داورى کنى‏» .

2 - حق اطاعت; چنانکه مى‏فرماید:(...اطیعوا الله و اطیعواالرسول...) (12) . «از خدا و رسولش اطاعت کنید» ..

3 - نفوذ فرمان; چنانکه مى‏فرماید:(...فلیحذر الذین یخالفون‏عن امره ان تصیبهم فتنه او یصیبهم عذاب الیم...) (13) .

«کسانى که با فرمان پیامبر مخالفت مى‏ورزند، از آن بترسند که‏در کشاکش امتحان سخت قرار گیرند و یا با عذاب دردناکى روبه‏روشوند» .

آنچه که یادآور شدیم، برخى از مقامات ولائى و حکومتى پیامبراست و در این موارد پیامبر بر همه اولویت دارد، چنانکه‏مى‏فرماید:(النبى اولى بالمؤمنین من انفسهم...) (14) . «پیامبربه افراد با ایمان از جان آنها شایسته‏تر است‏» .

با توجه به این اصل، ظاهر آیه این است که ولایت‏خدا و رسول اوو ولایت‏شخص ثالثى که در حال نماز صدقه مى‏دهد، مفهوم واحدى‏دارند و اگر مقصود از ولى بودن خدا و رسول، اولویت آن دو برجان و مال مردم باشد، ولایت فرد سوم نیز به همان معنى است.

شاهد بر یکسان بودن مفهوم ولایت در هر سه، آیه بعدى است که‏مى‏فرماید:(و من یتول الله و رسوله و الذین آمنوا فان حزب الله‏هم الغالبون) (15) .

«هرکس خدا و فرستاده او و افراد با ایمان را ولى خود اتخاذکند، به راستى(پیروان)حزب الهى پیروزند».

از این که پذیرش ولایت آنها مایه دخول در حزب خدا و فسخ ولایت‏آنان مایه خروج از حزب الهى است، خود گواه بر این است که این‏ولایت‏به معنى دوستى و یاورى نیست، بلکه پذیرش ولایت است که درصورت فقدان، انسان از دائره حزب الهى بیرون مى‏رود.

نتیجه این مى‏شود: هرکس اولویت‏خدا و پیامبر و فرد سوم رانپذیرد، تو گوئى مسلمان نیست.

پاسخ یک پرسش

گاهى گفته مى‏شود هرگاه مقصود از ولى در آیه همان زعیم اسلامى‏و متصرف در حقوق و اموال است و آیه نیز در حق على(ع)نازل‏گردیده، لازمه آن این است که على(ع) نیز در حیات پیامبر(ص)داراى‏چنین مقام و موقعیتى باشد، درحالى که سرپرستى جامعه در این بخش‏از زمان از آن پیامبر بود.

پاسخ این پرسش روشن است تعیین یک فرد براى زعامت‏به آن معنى‏نیست که در همان ظرف انتصاب کار را بر عهده بگیرد و در امورسیاسى و اجتماعى مداخله کند، بلکه هدف این است که در زمان‏نبودن زعیم رسمى، این فرد; این خلا را پر کند.

امیر مومنان(ع)در همان زمان پیامبر(ص)داراى مقام ولایت‏بودولى چون هدف از اعطاء چنین مقام سد خلائى بود که پس از رحلت‏رسول خدا(ص)پدید مى‏آید، طبعا بهره‏گیرى از این ولایت مربوط به‏عصر بعد خواهد بود.

پاسخ به سئوال دیگر

هرگاه مقصود از «والذین آمنوا» امیر مومنان باشد، پس چرابه جاى مفرد «والذى آمن‏» صیغه جمع به کار برده است؟

پاسخ قرآن در مواردى که در مورد فردى صیغه جمع به کار برده‏است مانند آیه مباهله که مى‏فرماید:(...و نسائنا و نسائکم وانفسنا و انفسنا) (16) . درحالى که پیامبر براى مباهله از زنان،فقط دخت گرامیش حضرت زهرا(س)را آورده بود.

در باره منافقین; در مورد عبدالله بن ابى صیغه جمع به کاررفته است. چنانکه مى‏فرماید:(یقولون لئن رجعنا الى المدینه‏لیخرجن الاعز منها الاذل) (17) . «آنان مى‏گویند اگر به مدینه بازگشتیم، عزیزان ذلیلان را بیرون مى‏کنند» . و گوینده سخن،عبدالله بن ابى زعیم منافقان بود.

و همچنین آیات دیگر که در آنها صیغه جمع به جاى مفرد به کاررفته است (18) .

بنابراین استعمال صیغه جمع در مورد مفرد اشکال نخواهد داشت.

مسلما به کار بردن صیغه جمع در مورد مفرد بى‏نکته نخواهد بودو در آیات یاد شده نکته آن روشن است و شاید علت آن در آیه این‏است که عواطف منافقان بر ضد امام تحریک نشود و بدانند که این‏یک قانون کلى است و امکان دارد افراد و مصادیق فراوان پیدا کندکه فعلا مصداق آن على بن ابى طالب(ع)است.

«زمخشرى‏» در «کشاف‏» خود نکته دیگرى نیز یاد مى‏کند و آن‏این که: «با آوردن صیغه جمع مى‏خواهد علاقه افراد را بر این کارتحریک کند و آنها بکوشند خود را به حد کمال برسانند (19) .

1) شعراء:216 - 214.

2) به قولى‏13 سال.

3) تاریخ طبرى، ج‏2، ص‏216 - کامل ابن اثیر، ج‏2، ص 24 - سیره‏حلبى، ج‏1، ص 321 - شرح شفاى قاضى عیاض، ج‏3، ص‏37 و غیره.

4) مدرک قبل.

5) مائده: 55.

6) مائده:56

7) کنزالعمال، ص 405، حدیث‏شماره‏137 - تفسیر فخر رازى، ج‏12،ص‏26 - تفسیر نیشابورى، ج‏6، ص 154.

8) توبه: 71.

9) مسند احمد، ج‏4، ص‏437 - مستدرک حاکم، ج‏3، ص 111.

10) احزاب:6.

11) نساء: 105.

12) نساء:59.

13) نور:63.

14) احزاب:6.

15) مائده: 55

16) آل عمران: 61.

17) منافقین: 8.

18) مانند: آیه یکم از سوره ممتحنه که مى‏فرماید: «یا ایهاالذین آمنوا لا تتخذوا عدوى و عدوکم اولیاء...» مفسران‏مى‏گویند: مقصود از افراد با ایمان خاطب بن ابى بلتعه است.

19) کشاف: ج‏1، ص‏247.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سید جعفر یوسفی ( چهارشنبه 87/8/8 :: ساعت 10:39 عصر )

»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

غدیر نقطه ای برای نمایش ولایت
رئیس جمهور روحانی
آخر الزمان و عقلانیت انسان ها
شعری از محمدعلی بهمنی
اس ام اس های عاشورایی
دوراهی
عوامل بصیرت زا از کلام رهبر
امتیازات ویژه خداوند برای روزه داران خوش اخلاق
روزه را به بهانه گرما ترک نکنیم !!
می دانید چرا کسی سطل آشغال آتش نمی زند!
همسرداری آیه الله بهجت
ولی عصر در کلام آیه الله بهجت
ماجرای نماز شب آیت الله بهاءالدینی
وصیه های ایت الله قاضی به شاگردانشان
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 124
>> بازدید دیروز: 196
>> مجموع بازدیدها: 705189
» درباره من

دل نوشته
سید جعفر یوسفی
سلام دوستان عزیز، از اینکه به کلبه کوچک ما هم سر می زنید ممنونم. سید جعفر یوسفی هستم درسال1363 در خطه مقدس مشهد به دنیاآمدم و هم اکنون طلبه حوزه علمیه قم می باشم . کارم تحصیل علم است و به این افتخار می کنم . به فکر این بودم که وبلاگی را راه اندازی کنم و در حد وسع خود ،مطالبی را در آن گردآوری نمایم و اکنون بحمد الله به این خواسته دست یافتم. امیدوارم این کار را ادامه دهم و سختی های کار مرا از ادامه دادن این روند منصرف نگرداند.

» پیوندهای روزانه

اخبار روز [81]
[آرشیو(1)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
قرآن شناسی[9] . ولایت فقیه[7] . آیت الله مصباح[7] . حجاب[5] . قرآن[5] . قاعده[4] . مقبوله عمر بن حنظله[4] . وجود ذهنی[4] . شبهات[4] . اوصاف قرآن[4] . ایران[4] . حضرت زهرا[4] . دین[4] . زیبایی حجاب[4] . آیت الله مصباح یزدی[4] . امام خمینی[4] . انقلاب اسلامی[4] . امامزادگان[3] . امام رضا ع[3] . برنامه[3] . سبک زندگی[3] . خدا[3] . خلاصه قرآن شناسی[3] . تقوا[3] . انسان[3] . عبودیت[3] . سبک زندگی معنوی امام رضا ع[3] . شعائر الهی[3] . وحی[3] . هدف خلقت[3] . قاعده الواحد[3] . فقه[3] . عناوین قرآن[2] . فلسفه[2] . عبادت[2] . مزایا[2] . معشوق[2] . منزلت عقل[2] . نقش نماز[2] . هندسه معرفت دینی[2] . معدومات[2] . معرفت دینی[2] . کتاب[2] . هدف[2] . عاشق[2] . عشق به خدا[2] . عفاف[2] . عفت[2] . سبک زندگی معنوی[2] . سید صدرالدین دشتکی[2] . صدق[2] . عقلانیت[2] . غرب[2] . حقوق[2] . دستاوردها[2] . دشتکی[2] . اشکالات[2] . اعجاز قرآن[2] . آیت الله بهجت[2] . آیت الله جوادی[2] . آیت الله جوادی آملی[2] . استقراء[2] . استقرای تام . استقرای ناقص . اسعد العجم . اسلام ناب . اشتراوس . آیت الله ریشهری . آیت الله قاضی- موعظه- عمل- دستورالعمل- شاگرد . آیت الله قرهی . آیت الله لاریجانی . 4 عمل پر محتوا . iran . qoran . آثار . آخرالزمان . آرامش . آرامش جامعه . آزدای . آشغال- هاشمی- آیت الله- ازدحام- حادثه- ده نمکی- حرف حساب . آیت الله . آیت الله آملی لاریجانی . آیت الله بهاء الدینی- نماز شب- شهید صیاد شیرازی- آیت الله صدیقی . آیه 146 اعراف . آیه 21 . آیه 39 یونس . اباالحسن . ابناء فارس . اتمام حجت . اثبات اعجاز قرآن . احیای معنویت . ادراک عقلی . ادله . ادله قاعده . ارزش انسان . ارسطو . اس ام اس . اس ام اس های عاشورایی . آیت الله بهجت- امام عصر عج- آیت الله جوادی- مردم قم . انتخابات . انقلاب اسلامی ایران . انقلاب عرفانی . اهل الفارس . اهل بیت . اوصاف . الاسلام . الحکومة . النظام . الواحد . امام باقر . امام رضا علیه السلام . امام علی علیه السلام . برنامه عبادی . برهان . بصیرت-رهبری-بصیرت زا-شبهه ها-عمار . بلاغ . بمب گذاری . بندگی . بیابان زدایی . پاشیدن بذر . پاکدامنی . پست مدرنیسم . پیام امام خمینی . پیام رهبری . پیام، زندگی . پیامدهای معرفتی . پیامک . پیامک دهه فجر . تب . تب بر . تحدی . تربیت . تعظیم . تقسیم بندی محتوایی . دعای نور . دفاع مقدس . دلالت . دلنوشته . دلیل عقلی . دهه فجر . دیدگاه ها . دستاوردهای راهبردی . خشنودی خدا . سبک زندگی امام رضا . زیبایی زن . دین- تحیر- رفع تحیر- دو راهی- جاده- زندگی- دنیا- آخرت . دین داری . رئیس جمهور روحانی، روحانی، رئیس جمهور، سفر، نیویورک، آمریکا، ره . راز اعجاز قرآن . راز عربی بودن . رَجُلٌ مِن أهلِ قُم . رهبری . روایة النبی ص . روزه- گرما- ثواب . روزه-اخلاق نیکو . ریشه ها . رکن . زن . زندگی . زیبایی . حقوق شهروندی . حقیقت نماز . حکم ایجابی . حکومت . حکومت اسلامی . حکومت مهدی ع . حکیم . خارق العاده . خاطرات . خبرگان . خلاصه مقاله . درس اخلاق . درس نامه . حضرت زهرا س . حفظ نظام . حق . حق الیقین . حق شهروندی . توصیه . توصیه های قرآنی . تولیدات داخلی . جامعه . جهاد کشاورزی . چشم انداز . چشم به راه . بالغه . بحران فکری . حجاب به زن زیبایی می دهد . حجاب زن . حجاب و آزادی . حجت الاسلام دکتر رضوانی . حدیث کساء . غربشناسی . غصب حق . فارابی . فاطمه . فاطمیه . فراتر از زمان . فرج . فرقان . عقلانیت، آخرالزمان، مسئولین، تهمت، اقتصاد، تولید داخلی، دشمن . عقول کامله . علامه مصباح یزدی . علم . علوم انسانی . علی . عناوین . قرآنی . قلمرو دین . قواعد فقهیه . لاریجانی . مازندران . مباحث بنیادی . مبارک . مبنا . مبنای قاعده . مبین . مثانی . محافظ . محافظت . محبت . محبت، محبت الهی، علامه طباطبایی، عشق . محرم . مد . مد حجاب . مدرنیته . مردم قم . صدق قاعده . شریعت . شان عقل . عقل . عاشورا . عشق . شعر . شعر عاشورایی . شناور . شهید چمران . شهید صفار هرندی . شهید مطهری . شهید نیک نژاد . شوهرداری . شکم . صادر اول . صحف . سپاه . ستایش آمیز . سخنان رهبری . سعد و نحس بودن ایام . سلام . سلامت جسم . سلامت روح . سلمان . سلوک . سهرو حسن . سوره عمران . سیاست گذاری . کعبه . معرفت شناسی . ویژگی ها . ویژگی های دنیا . ویژگی های نماز . یوسف . ههدف . واژگان . وجدان بشری . وجوب حفظ نظام . وقار . ولایت . نقل . نماز . نماز کلید گشایش . نکته . هستی شناسی . همسرداری- رسول خدا ص- رفتار نیک با همسر- زن- امیرالمومنین ع . هندسه . منطق . مهیمن . موشک . میرزا مهدی آشتیانی . نزول تدریجی . نزول قرآن . نسبی گرایی . نظرات آیت الله مصباح . نظرات علامه طباطبایی . مفاتیح الجنان . مفهوم . مقام معظم رهبری . مقبوله . مقبوله عمر به حنظله . من حاز ملک . منابع طبیعی . منافقین . منرلت عقل . مشرق زمین . قاعده فقهیه . قاعده من حاز ملک . قانون جزایی . قانون مدنی . فلسفه اسلامی . فلسفه سیاسی اسلامی .
» آرشیو مطالب
فروردین 1386
اردیبهشت 1387
خرداد ماه 1387
تیر ماه 1387
مرداد ماه 1387
شهریور ماه 1387
مهرماه 1387
آبان ماه 1387
آذر ماه 1387
بهمن ماه1387
فروردین 1388
خرداد 1388
تیر ماه 1388
فروردین 90
فروردین 92
خرداد 92

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
شین مثل شعور
لحظه های آبی( سروده های فضل ا... قاسمی)
پاسدار و عاشق ولایت
قل هوالله احد
نظرمن
جاده های مه آلود
قیدار شهر جد پیامبراسلام
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سجاده ای پر از یاس
مــــــــــــــبـــــــلِّــــــــــــغ اســــــــلـــام
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
اسپایکا
لیلی و مجنون
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
رقص خون
****شهرستان بجنورد****
مشاور

قرآن
دینی
سلام دوستان عزیزم به وبلاگ جبهه بیداری اسلامی خوش آمدید
بصیرت مطهر
عشق مشعلدار
►▌ رنگارنگ ▌ ◄
.: شهر عشق :.
هواداران بیرجندی دکتر قالیباف
تراوشات یک ذهن زیبا
نقدونظر
بوی سیب BOUYE SIB
بادصبا
دوستدار علمدار
ابـــــــــــرار
شــــــهدای روستای مـــکـــی کوهسرخ
خدایا،عاقلی مودبم فرما
مرام و معرفت
(بنفشه ی صحرا)
پرستوی مهاجر
:: امـــید وصـــل ::
علمدار بصیر
اواز قطره
تعمیرات تخصصی پرینترهای لیزری رنگی ومشکی وفکس وشارژکارتریج درمحل
مهاجر
موعود
خوزستان مظهر شجاعت وفداکاری ملت ایران است
به یاد تنهاترین سردار-امام حسن مجتبی علیه السلام
طوبای محبت
اخلاق ، روان شناسی ، عقاید
گنجگاه
روان شناسی * 心理学 * psychology
مهربونی
دل نوشته های یک دیلامی
---پــــــلاک عاشــــقی مـــــــن---
منتظران مهدی(عج)
http://saman1348.blogfa.com/
*(حرفهای نگفته)*
پایگاه شهیددکترچمران-چریان
گل گشت
عدالت جویان نسل بیدار
صل الله علی الباکین علی الحسین
شریعت پاینده
قرارمون تو آسمون
صدای مردم نی ریز
فریضه برتر
قوطی عطار
فاو.سرزمین رهایی
Chamran University Accounting Association
مقاله های تربیتی
جهت یاب!
زازران
انتخابات 92 و انتخاب گزینه اصلح
رهسپاریم با ولایت تا شهادت
اللهم اجعلنا من انصاره و اعوانه
سجاده ای پر از یاس
یوسف فاطمه
مجاورِ آقا
پیامبر اعظم
آسمان آبی
جمهوریت
طب مذهبی دکتر رحمت سخنی
آریایی
علوم قرآنی
خاکیان ناسپاس
تنها امید
دعا و نیایش (بر محمد و آل محمد صلوات)
عاشق
حزب اللهی مدرنیته
درد و دل های یک خبرنگار
ترنم باران بهاران ( نظرآباد )
دکتر خسرو پناه
بنیاد حکمت اسلامی صدرا
دکتر عصام العماد
موسسه تحقیقاتی اسراء
پایگاه علمی فرهنگی تجلی اعظم
معنای زندگی
جوادقدرتی..خوش آمدید..javadghodrati..بفرماییدچایی..نظریادت نره..
وفا
شب مهتابی
دل نوشته های من
همه چی
ابن یاسین

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان















» طراح قالب